مطالعهی حاضر به معناکاوی پدیدهی فقر میپردازد. سئوالهای محوری پژوهش عبارتند از: چه عواملی از دیدگاه دانشجویان متأهل دانشگاه تهران سبب ایجاد فقر میگردد؟ چه راهبردهایی برای برطرف کردن مسألهی فقر میتوان ارائه کرد؟ و پیامدهای فقر از نظر این قشر چیست؟ این مطالعه با روش کیفی و بر اساس رویکرد تئوری زمینهای، علل اجتماعی و فرهنگی فقر را از دیدگاه دانشجویان متأهل بررسی میکند. نمونهگیری به صورت قضاوتی هدفمند و تا حد اشباع نظری از دانشجویان دکتری خانم ساکن خوابگاههای متأهلی دانشگاه تهران صورت گرفت. نتایج نشان داد «عدم اشتغال به مشاغل تخصصی»، «نداشتن درآمد کافی»، «عدم استخدام توسط سازمانهای دولتی»، «نداشتن سیاستهای مشخص جهت اشتغال افراد تحصیلکرده از سوی مسئولان کشور»، «بالا بودن هزینههای زندگی»، «نبود فرصتهای شغلی مناسب برای افراد تحصیلکرده» و «وجود رانت در سازمانهای دولتی در زمینهی استخدام» مهمترین تعیینکنندههای فقر هستند. بارزترین علل فقر، عوامل اقتصادی و مدیریتی (حاکمیتی) بود. نابرابری جنسیتی و نگرش منفی نسبت به کار کردن زن در جامعه که برخاسته از سبقهی تاریخی کشور است، از جمله عوامل زمینهای و مداخلهگر مؤثر بر فقر بود.